ایام الله دهه مبارکه فجر در میهن اسلامی پایانی را رقم زد که سابقه خونخواری و غارت ۲ هزار و ۵۰۰ ساله و دربردارنده سرشاخه های متعدد بود.
بخشی از سرشاخه ها ملّاکین و خوانین ظالم و مزدور دستگاه شاهنشاهی بودند که در کنار سرویس های جاسوسی و ساواک و عوامل حکومت قرارداشتند و دسته ای دیگر که تعارضاتی با دستگاه نیز داشتند در داخل یا خارج کشور دارای ریشه بودند و برای دستیابی به حکومت و یا سهم خواهی مبارزه می کردند.
حامیان و عروسک گردانان مزدور دست بیگانه از مقیم و فراری و مهاجر و پناهنده که لقمه های چرب دربار و پهلوی و امپراتوری بریتانیا و غرب آنان را مست قدرت داشت آشکار و نهان از اولین ساعات به هم پیچیده شدن این طومار، توطئه براندازی یا تنفس مصنوعی و احیای مجدد بنیان های خونخوار و غارتگر را در دستور کار قرار دادند و البته تا کنون توفیقی نداشته اند.
ترورهای کور کوچه و بازار که با هوشیاری مردمی نافرجام ماند، جنگ سخت هشت ساله که با دفاع مقدس دفع شد، شبیخون فرهنگی که با روشنگری و هشدار به موقع رهبری ناکام ماند، تحریم همه جانبه و نفوذ در برخی دولت ها که به برجام انجامید، اغتشاشات و ناامنی های کف خیابان و تحرکات مرزی و ده ها پروژه استحاله فکری و فرهنگی دیگر در فضای مجازی و … فقط گوشه ای از جنگ ترکیبی پنج دهه اخیر است که حتی یک روز به مردم و نظام اسلامی فرصت برنامه ریزی بر اساس اهداف و آرمان های اسلامی و انقلابی را نداده است.
آنگونه که مشخص است وجه مشترک همه توطئه ها و برنامه های بازماندگان و رانده شدگان بهمن ۵۷ در مقابله با ایران اسلامی، خستگی و ناامیدی مردمی و ایجاد شکاف و فاصله بین مردم و نظام اسلامی است.
پروژه اخیر آنها بعد از شکست در جنگ های نیابتی و اختلافات قومی و مذهبی که البته با چاشنی اندک توفیقات پروژه های صدرالاشاره مورد استفاده قرار می گیرد ایجاد فاصله و شکاف در کشور از طریق القای ناکارآمدی سیستمی و زیر سوال بردن ادامه حضور مردمی و عرصه انتخابات می باشد.
در تمام دنیا نخبه گزینی و دعوت به مشارکت و حضور در عرصه انتخابات با نگاه مثبت و تحولی، دنبال می شود و انتخابات برای آنان بهترین بستر و فرصت برای ایجاد تغییر و تحول است.
دادگاه های فدرال، قانون اساسی یا شوراهای مشورتی اجازه ورود هر کس به کارزار انتخابات را نمی دهند و کسی در برابر این قانون اجازه مخالفت، مقاومت و ایستادگی ندارد.
قانون، فصل الخطاب برای جامعه و برگزار کنندگان انتخابات است و دخالت های داخلی و خارجی پیگرد قانونی دارد.
البته در این عرصه همینطور کمتر کشوری دیده می شود که در فاصله هر انتخابات آن چندین شبکه رادیویی و تلویزیونی برای بمباران تبلیغاتی مردم و فشار بر برگزار کنندگان آن تاسیس شود و فضای مجازی اش در سلطه دشمنان و مخالفین باشد.
کاستی ها، تخلفات، کم کاری ها، اختلاس و رانت نیز که در همه جای دنیا در نهاد سیاست و غیر سیاست وجود دارد در جای خود بررسی، مجازات و تدبیر می شود و بر دوش انتخابات و مانعی در مسیر آتی قرار نمی گیرد بلکه به انتخابات بعنوان پنجره امید و فرصت جدیدی برای عبور از این بداخلاقی ها و مشکلات نگاه می شود و انتخابات راه عبور از اختلاس گران، متخلفین و زیاده خواهان و رانت خواران است.
انَّ اللهَ لایُغَیّرُ ما بِقومِِ حَتّی یُغَیِّروا ما بِاَنفُسِهِم
مشکلات و مسائل مورد اشاره نباید برای مدتی طولانی چهارساله تحت الحفظ و بعنوان ابزار تخریب، بهانه جویی، کینه توزی و انتقام باقی بماند بلکه فصل و چشمه انتخاب باید همیشه جوشان بماند و آگاهان و فعالین فرهنگی و اجتماعی اجازه کور کردن این چشمه تحولی را نباید به فرصت طلبان و دروغ گویان بدهند.
فصل انتخابات، زمان اصلاح و تجدید نظر در نوع و چگونگی انتخاب و مطالبه است و تغییر و تحول جز بوسیله خود شهروندان امکان پذیر نیست چنانکه تجربه یازده انتخاب در قاینات گویای این واقعیت است که نتیجه و خروجی هر انتخاب هزینه های متفاوت و دستاوردهای مختلفی داشته است.
هرجا انتخاب بهتری صورت گرفته است در جشن پیروزی انقلاب اسلامی کارنامه و دستاورد بهتر و راهگشاتری در اختیار مردم قرار گرفته است و هرکجا با مصلحت اندیشی و بی تفاوتی برخورد شده است در جشن های پیروزی شرمنده شهروندان بوده ایم.
در آستانه جشن چهل و پنجمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی عقل سلیم، مسئولیت اجتماعی و وظیفه شهروندی حکم می کند برای جبران عقب ماندگی های حوزه بهداشت و درمان، زیرساخت های توسعه فرهنگی و دانشگاهی، صنعت و معدن، تجارت و اقتصاد و …
آحاد شهروندان بایستی در جستجوی گزینه ای مومن و انقلابی باشیم که نه از طریق وعده و وعید، تملق، دروغ، چاپلوسی و التماس و دست بوسی بلکه با اقتدار و توانمندی اجرایی و وعده صادق در گفتار و کردار در جهت آمال و آرزوها و مطالبات به حق قاینات و زیرکوه تلاش و مجاهدت کند و رشد و پیشرفت منطقه مهمترین برنامه و دستور کار وی باشد.
نامزدی که برای کسب چند رای در هر جمع و جماعتی رنگ عوض می کند و تغییر چهره دارد و وامدار است هرگز نخواهد توانست عقب ماندگی چندین ساله قاینات در آنچه که برشمرده شد را جبران و چاره کند.
در این خصوص مرور شعارها و وعده ها، مراجعه به برنامه های اعلامی و بازخوانی هدف از کاندیداتوری و حضور در عرصه انتخابات در ادوار گذشته و قبل بسیار آموزنده و راهگشاست، آیا این همه دروغ و ناتوانی در تحقق تعهدات و مطالبه حقوق قاینات و زیرکوه کفایت برای عذرخواهی و شرمندگی نیست؟
آزموده را دوباره آزمودن خطاست و از طرفی قاینات و زیرکوه با آنهمه سبقه و قدمت در منابع سرشار و فرهنگ قناعت و کار و از سویی عقب ماندگی و ادامه ظلم و ستم مضاعف بعد از تقسیم خراسان دیگر فرصت آزمودن دوباره را ندارد و اگر بخواهیم با تساهل و تسامح با فرصت پیش رو برخورد کنیم بعید بنظر می رسد و شاید هم هرگز امکان تجدید حیات و گام در رشد و پیشرفت مجدد را پیدا نکند.
پُر واضح است که همراهی با فضای اخیر در تشکیک و تردید و کم اهمیّت نشان دادن انتخابات و کلاسی که عده ای هم نوای با سلبریتی ها و چهره های معلوم الحال برای آن قائل شده اند جز خسارت و تکرار اشتباهات گذشته و بازماندن از قطار توسعه، دستاوردی بدنبال نخواهد داشت و افسوس و گله گذاری در کانال ها و محافل نقد و انتقاد و اظهار پشیمانی نیز جز ناامیدی بیشتر نتیجه به همراه نخواهد آورد.