اربعین که فرا می رسید قاین حال و هوای دیگری داشت. می خواهم از خاطرات اوایل دهه ی ۵۰ بگویم. از نیم قرن پیش، در این ایام هیئت های عزاداری برای برگزاری رحلت رسول اکرم(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) و امام هشتم یا همان «چهل و هشتم» به مشهد مقدس می رفتند. هر هیئت بنا به تقاضای اعضاء و شرکت آنها در عزاداری از روز ۲۰ ماه صفر ثبتنام میکرد تا بر اساس آمار برنج، روغن، قند، چای، نان، پنیر و گوشت و… برای ۳ الی ۴ روز را تهیه نماید.
محل استقرار هیئتها حسینیه قاینیها واقع در بازار سرشور بود که اعضاء هیئت مدیره آن سید ابوالحسن و سید ابوالحسین مجتهد زاده، حاج سید ابوالفضل مصطفوی، حاج علی اکبر قناد، سرهنگ اقبالی، حق خواه، نایب زاده و… بودند که هر سال در ابتـدای ورود، هیـئت ها به مشــهد در شب اول دعوت آنها بودند. برنامهریزی و همت این گروه سبب میشد تا برگزاری عزاداری قاینیها در مشهد زبانزد خاص و عام گردد و هر ساله با شکوه و سربلندی ناظران آستان قدس رضوی یک بیرق دو علمه ای به آنها هدیه کنند.
تعداد اتوبوس های اعزامی از قاین گاهی به ۱۰ تا ۱۲ دستگاه میرسید، یک عده هم با وسیله شخصی راهی مشهد میشدند و یک گروه از قاینی های مقیم مشهد هم به اعضاء هیئت در روزهای عزاداری ملحق می شدند. صاحبان اتوبوس ها هم که اکثرا عضوی از همین هیئتها بودند عزاداران را با تخفیف ویژه و گاهی به صورت نذری آنها را به مشهد می بردند.
جلوی اتوبوسها پارچه مخصوص هر هیئت با نام آن بود، علمها را بالای باربند اتوبوس ها میبستند و با نصب بلندگو بالای اتوبوس و پخش نوارهای سینه زنی شور و حالی در مردم به وجود میآورند و دلها را هوایی میکردند کامیونها و وانت ها هم از دیگ و قلف و روغن و برنج و بشقاب و کنده و اجاق و….. پر میشد.
اتوبوسها در یک مانور خیابانی با صدای بلندگوها مردم را به خیابان می کشاندند، این شور و غوغا به حدی بود که بچهها از مدرسه فرار می کردند تا اعزام کاروان های عزاداری را در خیابان ها شاهد باشند.
حاشیه خیابانها و مخصوصاً جلوی هیئت ها پر بود از خانوادههایی که جهت بدرقه و التماس دعا آمده بودند. بوی اسپند فضا را پر می کرد، افراد زنجیر زن با پیراهن مشکی که از پشت دو برش مربعی داشت و با یک لبه توسط دکمه جفتی بسته میشد با زنجیرهای برنجی و یا سیمی میآمدند و این تصویر بسیار زیبا و روحانی بود.
برنامهریزی برای هیئتها پس از رسیدن به مشهد توسط هیئت امناء حسینیه قاینیها صورت میگرفت روز رحلت پیامبر اکرم(ص)، هیئتها به صورت ۴ تا ۵ ستون عمودی از بازار سرشور به سمت صحن کهنه (آزادی) حرکت میکردند.
نظم و انضباط و انسجام و هماهنگی هر هیئتی توسط ناظران آستان قدس سنجیده و در پایان عزاداری به آن هیئت پرچمی از طرف آستان قدس اهدا میشد. هیئتها باید زودتر از حسینیه بیرون میآمدند تا در ازدحام جمعیت گرفتار نشوند. هیئتها از سمت بالا خیابان وارد صحنه عتیق میشدند و در پشت پنجره فولاد با توقفی کوتاه و ذکر نوحه از سمت پایین خیابان خارج میشدند.
اگر هیئت صبح دیر بیرون میآمد گاهی اتفاق میافتاد که برگشت آنها به حسینیه تا ساعت ۳ بعدازظهر طول بکشد. رفتن هیئتها به مشهد همراه با چاوشی خوانی بود و برگشت آنها از مشهد به قاین گاهی هم زمان بود، به طوری که در سالهای اول بعضی هیئتها از اتوبوس که پیاده می شدند، صف می بستند و زنجیر و یا سینه میزدند و به سمت حسینیه خود می رفتند اما این کار یک دو سالی بیشتر ادامه نداشت و این روش را هم یکی دو هیئت بیشتر عملی نکرد.